چه کسی میتواند مفسر قرآن شود؟ • فارسی ها

همینک در مجله آنلاین فارسی ها با مطلب”چه کسی میتواند مفسر قرآن شود؟ ” در خدمت شما کاربران گرامی هستیم .
شرایط مفسر قرآن
برای مفسر قرآن شرایطی ذکر کردهاند که برخی آنها را با توضیحی مختصر بر میشماریم:
۱٫ آشنایی با ادبیات عرب (صرف، نحو، لغت، اشتقاق، معانی، بیان و بدیع…)؛
آگاهی از قواعد دستوری، برای مفسر لازم است و بدون این شرط، تفسیر قرآن محقق نمیشود چون وسیله کار مفسر قرآن، همان ادبیات عرب است و این بدان جهت است که قرآن، به زبان عربی نازل شده است؛ هر چند امروزه قرآن به بسیاری از زبانهای دنیا ترجمه شده ولی ترجمه قرآن نمیتواند مبنای یک تفسیر صحیح و معتبر قرار گیرد زیرا ساختار کلام عرب و به ویژه نکات ظریفی که در این کلام الهی موجود است، همهاش در ترجمهها منعکس نمیشود.
۲٫ آگاهی از علوم قرآن؛
علوم قرآن، علومی است که درباره قرآن است، مثل شناخت آیات مکی، مدنی و تأویل آیات، متشابه، محکم، ناسخ و منسوخ و… هر چند موارد نسخ در قرآن محدود است ولی عدم آگاهی از آنها موجب میشود تا مفسر در تفسیر بعضی آیات دچار اشتباه شود.
۳٫ اطلاع از شان نزول آیات قرآن (تاریخ آیات)؛
از این مطلب در آثار قدما به «اسباب النزول» تعبیر شده است و آن عبارت است از واقعهای که در طی آن، یک آیه یا مجموعهای از آیات قرآن نازل شده که ممکن است آن واقعه یا شرایط زمانی و مکانی خاص، در روشن شدن معنای آیه کمک کند.
۴٫ علم فقه؛
یعنی شخص بتواند احکام شرعی را از آیات قرآن و روایات اهل بیت استخراج کند به عنوان مثال اگر قرآن در مورد ارث سخن میگوید، باید قدرت فقهی در مورد استنباط آن حکم را داشته باشد.
۵٫ آگاهی از اصول الفقه؛
اصول الفقه مقدمه فقه است و به تعبیر دیگر اصول استنباط است که البته این علم اصول الفقه هم در فقه و هم در تفسیر کارآیی دارد هم در موارد دیگر و در حقیقت اصول الفقه مِتُد و منطق فهم متن است، از این روی شخصی که میخواهد قرآن را تفسیر کند ضروری است که منطق فهم متن را بداند که بخش عظیم آن در بحث اصول الفقه بیان شده است.
۶٫ علم الحدیث؛
یعنی آگاهی از احادیث وشناخت احادیث پیامبر اکرم۹ وائمه اطهار: تا بتواند در مواقع لزوم از این احادیث در تفاسیر آیات استفاده کند.
۷٫ علم به قرائتهای مختلف؛
گاهی اوقات یک آیه قرآن به قرائتهای مختلفی خوانده میشود.
به عنوان مثال (یطهُرنَ ویطَّهرنَ) به هر دو قرائت خوانده شده که لازم است مفسر از این قرائتها اطلاع داشته باشد تا در جایی که در تفسیر یا در احکام نقشی دارد، بتواند از آن استفاده کند.
۸٫ آگاهی از بینشهای فلسفی، علمی، اجتماعی و اخلاقی؛
مفسر قرآن در عصر ما نمیتواند بدون اینکه مکاتب فلسفی یا مکاتب اخلاقی را بشناسد یا اطلاعات مختصری از، علوم تجربی و جامعهشناسی و روانشناسی داشته باشد به تفسیر قرآن بپردازد.
از اینرو این شرط را بعضی از بزرگان معاصر،قرار دادهاند. و شرط لازمی، برای یک تفسیر کامل و معتبر است هر چند تخصص در فلسفه یا علوم تجربی و… لازم نیست ولی برای فهم آیات مربوط به آفرینش کائنات، دستورات اخلاقی و اجتماعی، خوب است و بدون آن ممکن است رموز آیات و اعجاز قرآن در مسائل علمی کشف نشود و مفسر از آنها غافل بماند.
۹٫ آگاهیهای تاریخی
مفسر غیر از اینکه باید شأن نزول را بداند لازم است تاریخ صدر اسلام را تا حدی بداند، و از جغرافیای جزیرهالعرب تا حدی اطلاع داشته باشد، تا بتواند مکانهای نزول قرآن، زمانهای نزول قرآن، آیات مکی و مدنی و امثال آن را در تفسیر تشخیص بدهد و از این علوم در تفسیر قرآن استفاده کند.
۱۰٫ طهارت و علم الموهبه (علمی که خداوند به هرکس بخواهد میبخشد)
برخی گفتهاند: مفسر قرآن باید «طهارت روحی» داشته باشد، زیرا قرآن را غیر از مطهرین لمس و درک نمیکنند. (لایمسَّهُ اِلا المطهرون)
آنها میگویند: «علمالموهبه»جزء شرایط مفسر است. ولی به نظر میرسد که این جزء شرایط «تحقق» تفسیر و مفسر شدن نیست، بلکه جزء شرایط «کمال» مفسر و «کمال» تفسیر است. آری هر چه انسان طهارت روحی بالاتری داشته باشد و تزکیه نفس بیشتری کرده باشد وقتی که به محضر قرآن میرسد میتواند از قرآن بهرههای بیشتری ببرد همانطوری که قرآن میفرماید: (هُدی لِلنَّاسِ)؛(هُدیلِلْمُتَّقِینَ)؛ (هُدی لِّلْمُحْسِنِینَ)
همچنین «علم الموهبه» نیز شرط کمال تفسیر است، و موجب کمال مفسر میشود ولی از آنجایی که معیارِ مشخصی ندارد، یعنی ممکن است هر کس ادعا بکند که خداوند به من «علم الموهبه» داده و تفسیر خود را از الهامات غیبی بداند؛ بنابراین چون معیار مشخصی ندارد، نمیتواند برای مفسر و تفسیر شرط قرار بگیرد، ولی اگر کسی داشته باشد باعث کمال تفسیرش، خواهد بود.
۱۱٫ پرهیز از هر نوع پیش داوریو اجتناب از تفسیر به رأی
مفسر باید تابع دلالت لفظی آیات قرآن باشد، نه آن که دلالت آیه را تابع رأی و فهم خویش سازد، یعنی عقیدهای را قبلاً انتخاب نماید و بعد با استمداد از آیهای آن را توجیه کند و به اصطلاح، قرآن را بر رأی خود تطبیق کند و به عبارت دیگر، رأی خود را بر قرآن تحمیل نماید.
به عنوان مثال در موضوع «جبر و اختیار» اگر از قبل موضع «اشاعره» را انتخاب کنیم وقتی وارد قرآن میشویم آیاتی که از ظاهرش جبر بر میآید را برای تایید نظر خود انتخاب میکنیم و اگر موضع «معتزلی» را انتخاب کنیم که انسان اختیار تام و کامل دارد. نیز آیاتی را در این راستا برمیگزینیم.
ولی اگر بیطرفانه به محضر قرآن وارد شویم و مجموع آیات را بنگریم به این نتیجه میرسیم که قرآن نه مؤید جبر است و نه اختیار تام را تأیید میکند بلکه «امر بین الامرین» را قبول میکند.
اولین مفسر قرآن : اولین تفسیرکننده قرآن
بیشتر مفسران و قرآنپژوهان در این زمینه شک ندارند که پیغمبر اکرم (ص) مفسر اصلی این کتاب الهی است؛ چنانکه خداوند میفرماید: «وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ»؛ «و این قرآن را به سوی تو فرود آوردیم تا برای مردم آنچه را به سوی ایشان نازل شده است توضیح دهی و امید که آنان بیندیشند» (نحل// ۴۴) .
و نیز میفرماید: «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَإِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ»؛ «اوست آن کس که در میان بیسوادان فرستادهای از خودشان برانگیخت تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت بدیشان بیاموزد و (آنان) قطعا پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» (جمعه// ۲) .
در کتابهای حدیثی فریقین و نیز در کتاب ~الاتقان فی علوم القرآن~ (آخرین فصل) و تفاسیر روایی، نمونههای بسیاری از تفسیر نبوی (ص) نقل شده است.
منابع:مرکز تخصصی پژوهش های فرآنی المهدی .دانشنامه علوم اسلامی